لطیفه
* نصف پرتقال *
معلم ریاضی از دانش آموز پرسید :« اگر مادرت به تو بگوید نصف پرتقال را می خواهی یا هشت شانزدهم ، کدامش را انتخاب می کنی ؟»
دانش آموز پاسخ داد:« نصف پرتقال را !»
معلم گفت:« مگر نمی دانی نصف پرتقال با هشت شانزدهم پرتقال یکی است؟»
دانش آموز جواب داد :«چرا آقا ! می دانیم ، ولی پرتقالی که شانزده تکه شده باشد ، قابل خوردن نیست.»
* معادله ی دو مجهولی *
دبیرریاضی:« تو میدونی معادله دو مجهولی که ریشه نداشته باشه چه جوریه؟»
شاگرد:« بله آقا یه جوریه که هرچی آب بریزم پاش سبز نمیشه ! »
* جواب جالب *
معلم ریاضی به دانش آموزش گفت: معکوس کسر روبرو برابر چیه؟
دانش آموز کمی فکر کرد و گفت:« فکر کنیم کاسه ای زیر نیم کاسه است!»
***
* خدا *
یه روز یکی از خدا میپرسه خدایا ۱۰۰۰ سال برات چقدر ؟
خدا میگه به اندازه یک دقیقه
باز از خدا میپرسه خدایا ۱۰۰۰۰۰۰۰دلار برات چقدر؟
خدا میگه به اندازه یک ریال
بعد میگه خدایا میشه یک ریال به من بدی ؟
خدا میگه باشه فقط یک دقیقه صبر کن
***
* شاگرد زبل *
روزی معلمی به شاگرد خود گفت: از روی درس 10 بار بنویس!روز بعد شاگرد از روی درس شش بار نوشت. معلم به او گفت چرا از روی درس شش بار نوشتی؟!
شاگرد گفت: بدبختی اینجاست که ریاضی مان هم ضعیف است!!!
***
خط کشی * *
شخصی که قرار بود خط وسط یک جاده 300 کیلومتری را بکشد ، بعد از اینکه ده دوازده کیلومتر را خط کشی کرد، جلوی آخرین خط نوشت... الی آخر...
***
* دلتای منفی *
روزی دانش آموز رشتهی ریاضی به مرد لبوفروش گفت :«آقا ، یک کیلو لبو بده که دلتاش منفی باشه .»
لبوفروش کمی فکر کرد و گفت :«دلتاش منفی باشه یعنی چه ؟؟؟» دانش آموز گفت :« یعنی ریشه نداشته باشه .»